چه دعای بابرکتی!
«ابن ابی عمیر» از «زيد نرسى» روايت كرده است: با معاوية بن وهب در عرفات بودم و او دعا مىكرد. پس جستجوی دعای او کردم و ندیدم که برای خود دعا کند، حتى يك كلمه. دعا میکرد یکیک مردم را از آفاق و نام میبرد ایشان و پدرانشان را تا مردم از عرفات بازگشتند. به او گفتم: اى عمّ، از تو امر عجيبى ديدم. گفت: چيست آنچه به تعجّب آورده تو را؟ گفتم: اینکه اختیار کردی مردم را بر نفس خود در چنین موضعی و اینکه یاد کردی یکیک آنها را در اینجا. پس به من گفت: جای تعجّب از این نیست ای پسر برادر من! به درستی که من شنیدهام از مولای خود و مولای تو و مولای هر مؤمن و مؤمنهای و او به خدا سوگند سيّد گذشتگان و آيندگان بود بعد از پدران بزرگوار خود و الاّ کر باد هر دو گوشم و کور باد هر دو چشمم و نرسم به شفاعت حضرت محمّد(ص) اگر نشنیده باشم این سخن را از امام(ع) که: «هر که دعا کند از برای برادر مؤمن خود غایبانه، ندا کند فرشتهای از آسمان دنیا که: ای بندهی خدا، مر تراست صدهزار برابر آنچه طلب کردی و ندا کند او را فرشتهای از آسمان دوم که: ای بندهی خدا، مر تراست دویستهزار برابر آنچه طلب نمودی و ندا کند او را فرشتهای از آسمان سوم که: ای بندهی خدا، مر تراست سیصدهزار برابر آنچه طلب کردی و ندا کند او را فرشتهای از آسمان چهارم که: ای بندهی خدا، مر تراست چهارصدهزار برابر آنچه طلب نمودی و ندا کند او را فرشتهای از آسمان پنجم که: ای بندهی خدا، مر تراست پانصدهزار برابر آنچه طلب کردی و ندا کند او را فرشتهای از آسمان ششم که: ای بندهی خدا، مر تراست ششصدهزار برابر آنچه طلب کردی و ندا کند او را فرشتهای از آسمان هفتم که: ای بندهی خدا، مر تراست هفتصدهزار برابر آنچه طلب نمودی؛ بعد از از آن ندا کند او را خدای عزّوجلّ که: منم غنیّ مطلق كه اصلاً احتياج ندارم. اى بندهی من! مر تراست هزار هزار برابر آنچه طلب كردى. پس كدام يك از اين دو امر عظيم بزرگتر است اى پسر برادر من؟ آنچه را من از براى نفس خود اختيار كردم يا آنچه تو مرا به آن امر مىكنى؟![1]
اینک چند جمله دعا به پيشگاه خداوند عزّوجلّ
پروردگارا! اكنون كه تو دوست دارى دعاى بندگانت را دربارهی بندگان ديگرت بشنوى و آنگاه قرين اجابت فرمايى، حال اى خدا، اين ما و اين زبانهاى الكن ما. اين ما و اين دستهاى پرگناه و چهرههاى شرمسار ما، اين ما و اين هم صحراى عرفات و ميدان عفو و رحمت و ميعاد بخشش و غفران تو، اى خالق مهربان ما!
حال اى خدا! اگر وظيفهی ما دعا کردن است و گدايى، يا قديمالاحسان اين وظيفهی ما. پروردگارا! قَسَمَت مىدهيم به مقرّبيّت و محبوبيّت محبوبترين خلق در پيشگاه اقدست، محمّد و آل محمّد(ص) در فرج ولىّ اعظمت امام زمان ما(عج) تعجيل فرما و در پرتو نور هدايت آن حضرت، جامعهی بشر را به صراط مستقيم عقل و ايمان هدايت فرما.
امّت سلامى را از شرّ كفّار و منافقین مصون و محفوظ بدار، كيد كفّار و مكر منافقین را به خود آنان برگردان. جامعهی مسلمين را از خواب غفلت ذلّتبار، بيدار نما، عقل كامل و ايمان صادق به همگى عنايت فرما تا از هویپرستى به خداپرستى برگردند و با بصيرتى كامل تشخیص مصالح خود داده و دست در دست هم، متّحداً به صف واحد در مقابل دنياى كفر و نفاق ایستاده و از موجوديت خود دفاع نمایند.
پروردگارا! جوانان و فرزندان ما را از شرّ فتنههاى ضلالتانگيز زمان در پناه ولىّ زمان، حفظ فرما. قلمها و زبانهايى را كه در راه اضلال پسران و دختران ما و تحريف حقايق دينى ما كار مىكنند، به حقّ رسول اكرم(ص) و اهلبيت اطهار(ع) خامد و خائبشان گردان.
ما و فرزندان ما را از قرآن و عترت(ع) در دنيا و آخرت جدا مفرما. دلهاى ما را به مشيّت خلّاقهات در همین ساعت که ساعت نزول رحمت شاملهات میباشد، مملوّ از معرفت و محبّت خود و اوليائت بگردان.
توفیق توبهی نصوح و پرهيز از گناه تا آخر عمر، به ما عنايت فرما.
بیماران مسلمان را در هر گوشهی دنيا كه هستند، لباس صحّت و عافيت بپوشان؛ دِیْن مدیونین ادا فرما.
زنان مسلمان را به حفظ عفاف و تستّر موفّق گردان.
بارالها! عموم اين جمعيّت را كه به امر تو و پيغمبرت از شهر و ديار خود دل كنده و در اين وادى خالى از مظاهر دنيا، سر به آستانت نهاده و بر در خانهات خاكنشين گشتهاند، با حجّ مقبول و سعى مشكور و بدن سالم و حوايج مقضيّه به اوطانشان برگردان.
پدران و مادران ما و ارحام و اقارب و همسايگان و دوستان و اسيران خاك و ملتمسين دعا را در اجر و ثواب اعمال مرضيّه ما شريك ما گردان. ما و آنها را مكرّراً به زيارت بيت محرّم و قبور اولياى مكرّمت موفّق فرما. مرگ و عوالم بعد از مرگ را بر همهی ما مبارك و قرين خير و سعادت بساز. ما را از آتش سوزان قهر و غضبت رهايى بخش و در مساكن خلد برين و غرفههاى جنّتالمأوى جايگزين فرما، آمين يا ربّالعالمين به حقّ محمّد واهل بيته الطّاهرين صلواتك عليهم اجمعين.
روز عرفه نزدیک به پايان و آفتاب عرفات در شرف غروب است
روز عرفه نزدیک به پایان و آفتاب عرفات در شرف غروب است. آه كه دقايق حسّاس و بسيار پرارزش عمر ما كمكم به پايان مىرسد، آفتاب روز عرفه، آرام آرام از صحراى عرفات و عرفاتيان، دامن خود را برمىچيند. محفل لذّتبخش انس و معارفهی با خدا و مجلس مخصوص ضيافت خالق مهربان تمام مىشود و شايد هم ديگر تا آخر عمر، اين چنين لحظات بىنهايت عزيز و گرانقدرى را به خود نبينيم و آرزوى يك بار ديگر ديدن اين زمين و آسمان و شنها و ريگهاى اين بيابان را در دل داشته و از نيل به آرزوى خود عاجز باشيم!
ای معبود مهربان من، ساعتهاى عزيز عمرم گذشت، هيچ نمىدانم چه كردهام و چه بهرهاى گرفتهام امّا همين قدر مىدانم كه من اين مسكين بينوا و این بندهی بیسروپا، مهمان تو بودهام و تو ربّ السّموات والارض هم، ميزبان كريم من بودهاى، پس حق دارم بگويم:
اِلهي مَنِ الَّذي نَزَلَ بِكَ مُلْتَمِساً قِراكَ فَما قَرَيْتَهُ وَ مَنِ الَّذِي اَناخَ بِبابِكَ مُرْتَجياً نَداكَ فَما اَوْلَيْتَهُ اَيَحْسُنُ اَنْ اَرْجِعَ عَنْ بابِكَ بِالْخَيْبَةِ مَصْرُوفاً وَ لَسْتُ اَعْرِفُ سِواكَ مَوْلاً بِالْاِحْسانِ مَوْصوفاً.[2]
ای معبود من! كيست آن كس كه با اميد پذيرايى بر در خانهات بار انداخته باشد و از او پذيرايى نكرده باشى و كيست آن كس كه به رجاى بخشش و انعامت سر به آستانت نهاده و از تو عطايى به او نرسيده باشد؟! آيا پسنديده است كه از در خانهات نااميد برگردم و حال آنكه جز تو، مولايى را به صفت احسان نمىشناسم.
چه بهتر اى خدا كه اين لحظات آخر وقوفم را در عرفات با مناجات پرسوز حسين عزيزت(ع) به پايان برسانم كه در همين وادى و در مثل چنين روزى با اشك و آه و نالههاى جگرسوز، با تو اى حضرت معبود، سخن مىگفت:
اَللّهُمَّ اِنّا نَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ فى هذِهِ الْعَشِیَّةِ الَّتى شَرَّفْتَها وَ عَظَّمْتَها بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ وَ رَسُولِکَ وَ خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ وَ اَمینِکَ عَلى وَحْیِکَ الْبَشیرِ النَّذیرِ السِّراجِ الْمُنیرِ الَّذى اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَى الْمُسْلِمینَ وَ جَعَلْتَهُ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَهْلٌ لِذلِکَ مِنْکَ یا عَظیمُ فَصَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلى آلِهِ الْمُنْتَجَبینَ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ اَجْمَعینَ وَ تَغَمَّدْنا بِعَفْوِکَ عَنّا فَاِلَیْکَ عَجَّتِ الْاَصْواتُ بِصُنوفِ اللُّغاتِ فَاجْعَلْ لَنَا اَللّهُمَّ فى هذِهِ الْعَشِیَّةِ نَصیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تَقْسِمُهُ بَیْنَ عِبادِکَ وَ نُورٍ تَهْدى بِهِ وَ رَحْمَةٍ تَنْشُرُها وَ بَرَکَةٍ تُنْزِلُها وَ عافِیَةٍ تُجَلِّلُها وَ رِزْقٍ تَبْسُطُهُ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ اَللّهُمَّ اقْلِبْنا فى هذَا الْوَقْتِ مُنْجِحینَ مُفْلِحینَ مَبْرُورینَ غانِمینَ وَ لا تَجْعَلْنا مِنَ الْقانِطینَ وَ لا تَجْعَلْنا مِنْ رَحْمَتِکَ مَحْرومینَ وَلا لِفَضْلِ ما نُؤَمِّلُهُ مِنْ عَطائِکَ قانِطینَ وَ لا تَرُدَّنا خائِبینَ وَ لا مِنْ بابِکَ مَطْرودینَ یا اَجْوَدَ الْاَجْوَدینَ وَ یا اَکْرَمَ الْاَکْرَمینَ اِلَیْکَ اَقْبَلْنا مُوقِنینَ وَ لِبَیْتِکَ الْحَرامِ آمّینَ قاصِدینَ...[3]
پروردگارا! در اين شامگاهى كه صداها و نالهها به زبانهاى گوناگون و لغات مختلف به سوى تو بلند گردیده و دستهاى استغاثه و استمداد از هر طرف به جانب تو دراز شده است، ما به شفاعت و وساطت پيغمبر اكرمت(ص) رو به تو آورديم و از تو مىخواهيم كه درود و رحمت خاصّهی خود را به رسول معظّم و اهلبيت اطهارش نازل گردانى و سپس نصيب و بهرهی ما را از تمام خيرات و بركات و انوار هدايت و وسعت ارزاق كه در اين ساعت، بر بندگانت فرو مىريزى، عنايت فرمايى و ما را خائب و مطرود از باب رحمت خود برنگردانى، ای اجود الاجودين و ای اكرمالاكرمين.
نور ديدهی صدّيقهی كبرى، حسين سيّدالشّهداء(ع) در حالى كه سر به سوى آسمان داشت و آب از ديدگان مباركش مىريخت، مكرّر مىگفت: يا ربّ يا ربّ يا ربّ، تا آنكه صداى گريه از جمعيّتى كه در اطراف امام(ع) ايستاده و گوش به دعاى حضرتش داده بودند، بلند شد و در ميان اشك و آه و نالههاى پر سوز و گداز امام حسین(ع) و يارانش، آفتاب عرفات غروب كرد و بار بستند و روانهی مشعر شدند.
یک بشارت بزرگ
ضمن روايتى از امام سيّدالسّاجدين(ع) آمده است:
اِنَّهُ لَمّا وَقَفَ بِعَرَفَةَ وَ هَمَّتِ الشَّمْسُ اَنْ تَغيبَ، قالَ رَسولُ اللهِ(ص) يا بَلالُ قُلْ لِلنّاسِ فَلْيُنْصِتوا فَلَمّا نَصَتوا قالَ رَسولُ اللهِ(ص) اِنَّ رَبَّكُمْ تَطَوَّلَ عَلَيْكُمْ في هذَا الْيَوْمِ فَغَفَرَ لِمُحْسِنِكُمْ وَ شَفَّعَ مُحْسِنَكُمْ في مُسيئِكُمْ فَاَفيضُوا مَغْفوراً لَكُمْ.[4]
وقتی وقوف رسول خدا(ص) در عرفات [در حجّةالوداع] به پايان رسيد و غروب آفتاب نزديك شد، رسول اكرم(ص) فرمود: اى بلال! به مردم بگو ساكت شوند. بعد از آن كه مردم سكوت كردند، رسول خدا(ص) فرمود: محقّقاً پروردگار شما امروز بر شما منّت گذاشت، نيكان شما را مشمول مغفرت گردانيد و سپس به آنان حقّ شفاعت دربارهی بدان شما عنايت فرمود و در نتيجه بدان شما را نيز به شفاعت نيكانتان بخشيد. اينك حركت كنيد در حالى كه عموماً بخشيده شده و مشمول عفو و رحمت و مغفرت حضرت حق گشتهايد.
البتّه موضوع حقوقالنّاس، حساب جداگانهاى دارد كه رضايت صاحب حق، شرط در شمول مغفرت پروردگار است و بنابر نقل بعض رُوات، در ذيل همان روايت دارد:
اِلاّ اَهْلَ التَّبِعاتِ فَاِنَّ اللهَ عَدْلٌ يَأخُذُ لِلضَّعيفِ مِنَ القَوِيِّ[5]
همه بخشيده شدهاند مگر اهل تبعات [كه ظاهراً مراد، تجاوزكاران به حقوق مردم است] چه؛ خدا عادل است و حقّ ضعيف را از قوى خواهد گرفت.
خودآزمایی
1- چرا معاوية بن وهب برای خود دعا نمیکرد و برای مردم دعا میکرد؟
2- وقتی وقوف رسول خدا(ص) در عرفات [در حجّةالوداع] به پايان رسيد، چه فرمودند؟
3- مراد از اهل تبعات چیست؟
پینوشتها
1. عدّةالدّاعى فارسى، صفحهی ١٣۶.
2. قسمتى از مناجاتالرّاجين مناجات خمس عشرة.
3. قسمتى از دعاى امام حسين (ع) در روز عرفه.
4. كافى، جلد ۴، صفحهی ٢۵٨، حديث ٢۴.
5. همان.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی